نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار حقوق عمومی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان ایران.
2 کارشناس ارشد حقوق عمومی، دانشگاه مفید، قم، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
با توجه به مطالب بیانشده میتوان نتیجه گرفت که در نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر حاکمیت مطلق الهی بوده و قانون اساسی آنهم مطابق با تعالیم قرآن و آموزههای اسلامی است، تفکیک قوا بهصورت تفکیک نسبی است و به عبارت دقیقتر استقلال قوا پذیرفته شده است، هرچند تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران تفاوت اساسی با سایر نظامهای حقوقی دارد و آنهم نظارت عالیه مقام رهبری بهعنوان ولایت مطلقه امر بر قوای سهگانه است، لیکن بررسی عملکرد قوا نشان میدهد مسئله تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران تجربه موفقی را نسبت به تفکیک قوا در نظام جمهوری اسلامی پاکستان به دنبال داشته است، زیرا هنوز در جمهوری اسلامی پاکستان کارکردها و جایگاه هرکدام از قوا کاملاً تبیین نشده است. استقلال قوا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهگونهای پایهریزی شده است که قوا در عین استقلال از یکدیگر، ارتباط و نظارت بر یکدیگر هم دارند. در قانون اساسی پاکستان نه بهصراحت به اصل تفکیک قوا اشاره گردیده است و نه به بحث حل اختلاف و تعارض میان قوا و فقط قوای سهگانه و کارویژههای آن مورد تصریح قرار گرفته است، اما به دلیل ساختارهای سیاسی و اجتماعی هرکدام از دولتهایی که بر سر کار آمدهاند سعی داشتهاند موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهند؛ بنابراین هرچند نظام حقوقی پاکستان بیشتر در قالب یک نظام پارلمانی طراحی شده است، اما در عمل هیچگاه پارلمان قدرت کامل و عالی خود را نداشته و نتوانسته اعمال کند بلکه قدرت در اختیار رئیسجمهور بوده است؛ بنابراین با توجه به کنترل قدرت و محدودیت قدرت و نظارت بر اعمال قدرت در دو کشور به نظر میرسد تجربه تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران از پاکستان موفقتر بوده است و بیشتر به اهداف خود رسیده است اما باید به این مسئله هم توجه نمود که در استقلال قوای حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تزاحم میان قلمرو حاکمیتی هر قوه موجب از دست دادن کارکردهای آن قوه نگردد. هرچند در نگاه بسیاری از اندیشمندان خارج از جمهوری اسلامی ایران به خاطر وجود نظارت عالیه مقام رهبری بر قوای سهگانه اساساً در ایران تفکیک قوا وجود ندارد لیکن این مطالعه تطبیقی حاکی است بحث تفکیک کارکردهای قوای سهگانه و استقلال قوا و عدم دخالت در کار یکدیگر در جمهوری اسلامی ایران نسبت به پاکستان بسیار بهتر تعبیه و اجرا شده است و علیرغم نبود این نظارت عالیه در پاکستان بیشتر دولتها گرایش به سمت تمرکز قدرت و خنثی کردن اصل تفکیک قوا را داشتهاند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Rulers in any country are more limited than the ruled as they are in charge of passing and enforcing laws as well as resolving disputes arising in the country. Distribution of power in the legislature, executive and judiciary and distinguishing the functions of each of these powers is a safeguard to preventing the concentration of power in the hands of a particular group or individual, which is called the Principle of Separation of Powers. Employing a descriptive-analytical approach, the present study investigates the separation of powers in the constitutions of the Islamic Republic of Iran and Pakistan. Commonalities and differences between the concept and function of separation of powers are compared and contrasted in the legal systems of the Islamic Republic of Iran and Pakistan. In the Constitution of the Islamic Republic of Iran, Article 57 recognizes the relative separation and independence of powers, as each power exercises its own powers under the supervision of the Supreme Leader. Although the constitution of the Islamic Republic of Pakistan does not mention the separation of powers, in various principles, the specific duties of each power are delineated and the function of separation of powers is perceivable. An account of the strengths and shortcomings of the two systems with deference to the principle of separation of powers could be helpful in ameliorating their functionality.
کلیدواژهها [English]