نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2 دانشجوی دکتری حقوق عمومی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی،تهران،ایران
چکیده
تازه های تحقیق
در این نوشتار تلاش شد تا ضمن پرداختن به مفهوم فدرالیسم میان آن و دموکراسی حلقه اتصالی برقرار شود. روشن شد که فدرالیسم را بایستی ناظر بر شیوهای از توزیع قدرت میان دولتی مرکزی و واحدهای کوچکتر تشکیلدهنده آن دانست. بهطور خلاصه یافتههای اصلی این پژوهش را میتوان در چهارچوب دو محور ذیل دستهبندی کرد:
۱-نحوه تعامل میان دموکراسی و فدرالیسم در چهارچوب یک نظام حقوقی-سیاسی، برآمدی از نوع فدرالیسم حاکم در آن دولت و رژیم سیاسی آن است. توضیح آنکه چنانچه در ابتدای این نوشتار اشاره شد، در برخی دولتهای فدرال همانند ایالاتمتحده و کانادا، قلمرو وظایف دولت فدرال و واحدهای کوچکتر تشکیلدهنده آن (ایالات یا استانها) از یکدیگر منفک و مستقل است (فدرالیسم دوگانه). این در حالی است که درگروهی دیگر از دولتهای فدرال میان دولت مرکزی و واحدهای زیرمجموعه آن نوعی همکاری و ارتباط متقابل وجود دارد؛ بهگونهای که در بسیاری از موارد نمیتوان میان حیطه وظایف آنها به مرز دقیقی دست یافت. از سوی دیگر، رژیم سیاسی و نحوه تفکیک قوا در هر دولت بر جمع دموکراسی و فدرالیسم در آن نظام سیاسی تأثیرگذار است؛ برای مثال، چگونگی اِعمال دموکراسی در ایالاتمتحده با توجه به وجود نظام ریاستی و تفکیک مطلق قوا در کنار استقرار فدرالیسم دوگانه با دولت آلمان که دارای نظامی پارلمانی و فدرالیسمی مشارکتی است، متفاوت است. در ایالاتمتحده شیوه تفکیک افقی قوا و استقلال نسبی دو سطح حاکمیت از یکدیگر، بعضاً مسیر فدرالیسم و دموکراسی را از یکدیگر متمایز میکند. البته این امر به معنای نقض دموکراسی و یا اصول حاکم بر فدرالیسم نیست.
۲-در ارتباط با این پرسش که آیا دموکراسی از مؤلفههای تشکیلدهنده فدرالیسم است؟ باید گفت که با مطالعه دولت فدرال غیر دموکراتیکی همچون امارات درمییابیم که اگرچه عدم استقرار دموکراسی در نظام سیاسی امارات بر تضمین عنصر نظارت و تعادل در این دولت فدرال اثرات منفی به جا گذاشته است؛ لیکن فدرالیسم بهعنوان مفهومی مرتبط با شکل سیاسی و حقوقی یک دولت در خصوص آن صدق میکند.
عملکرد یک دولت فدرال نتیجه نحوه تعامل و مواجهه حقوقی و سیاسی دو سطح از حاکمیت است. به همین دلیل است که اِعمال دموکراسی در یک دولت-کشور فدرال نیازمند پیشبینی سازوکارهای سیاسی و حقوقی مضاعفی در مقایسه با کشورهای بسیط است؛ چراکه تمامی اصول حاکم بر دموکراسی؛ همچون مشارکت جمعی و برابری بایستی در دو ساحت حاکمیتی تضمین شود و در این مسیر نحوه ارتباط میان این دو سطح نیز اهمیت پیدا میکند. البته نباید فراموش کرد که مبنای شکلگیری یک دولت بهصورت فدرال، پذیرش تکثرها و تضمین اصل برابری است که هر دو مقتضای دموکراسیاند؛ به این معنا که چنانچه دولتی از چالشهای همنشینی فدرالیسم و دموکراسی با یکدیگر عبور کند، این شکل از دولت ظرفی مناسب برای مظروف دموکراسی است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Federalism refers to the distribution and configuration of power between the central government and its constituent units. As can be deduced from this definition, when studying federal systems, one must always consider the relationship between the two levels of government. In some federal Islamic states, like the United Arab Emirates and Malaysia and in some other federal countries such as the United States of America and Canada, the boundaries of powers between the federal state and its constituting states and provinces are blurred, and each acts independently in advancing the political life of that state (dual federalism). In others, such as Germany, there is a mechanism for cooperating and synergy of the tasks of the two levels of government (cooperative federalism). There’s no doubt that the type of interaction between the federal government and its constituent units affects the implementation of democracy in a federal government. On the other hand, how a federal government adheres to the requirements of democracy, such as collective participation or guaranteeing the citizen equality principle, is a result of that state's political system type (parliamentary or presidential). Studying federalism and democracy, we realize that although federalism and democracy intersect in many aspects, they are different in conception. Federalism looks at how power is distributed between two levels of government, which is ultimately a diagram of the legal and political form of government, while regarding democracy, we move from the form of government to the realm of ensuring the political participation of equal citizens. The main concern of the present article is to examine the relationship and integration of democracy and federalism in political society. The main finding of this study is that despite the compatibility of federalism with democracy in terms of providing a platform to ensure pluralism, in federal governments, due to the existence of two levels of government, the implementation of democracy faces legal and political complications.
کلیدواژهها [English]